آمريكا و پذيرش كره شمالى هسته اى
آمريكا و پذيرش كره شمالى هسته اى
آمريكا و پذيرش كره شمالى هسته اى
آمريكا پس از مدت ها فشار بر پيونگ يانگ، اكنون در مسيرى پيش مى رود كه به نظر مى رسد حاضر به پذيرش قدرت هسته اى كره شمالى خواهد شد. اين موضوع را «ريچارد آرميتاژ» مشاور «كالين پاول» وزير خارجه سابق آمريكا اعتراف مى كند. وى هم اكنون رياست يك شركت مشاوره اى به نام «آرميتاژ بين الملل» را در ويرجينياى آمريكا برعهده دارد. او همچنين طى مصاحبه اى كه اخيراً با مجله (The Oriental Economist، TEO) انجام داده به موارد جالبى در مورد برنامه هسته اى كره شمالى و رويكرد آينده آمريكا در برابر يك كشور اتمى در شبه جزيره و اتحاد دو كره در آن اشاره مى كند. آرميتاژ دراين مصاحبه از سويى به بررسى مناسبات آينده كشورش با كشورهاى مهم آسيا يعنى چين، ژاپن و هند پرداخته و از سوى ديگر، برضرورت واقع بينى آمريكا در باره كره شمالى و روند روابط اين كشور با متحدان و رقباى آسيايى واشنگتن تأكيد مى كند. بخش هايى از اين مصاحبه كه يك چالش جهانى را از منظر آمريكا جلوه گر مى سازد، مى خوانيد.
● شما در سال ۲۰۰۱ با رويكرد مدرنيزه كردن روابط ژاپن و آمريكا به سر كار آمديد. در اكتبر سال ۲۰۰۰ دستور كار روشنى را با نام «گزارش آرميتاژ» ارائه كرديد. اما حادثه ۱۱ سپتامبر كه با جنگ عراق همراه شد، اين طرح را پيچيده كرد. در مورد اين طرح تاكنون چه پيشرفت هايى حاصل شده است؟
در واقع «جو نى»، از دانشگاه هاروارد و دولت كلينتون هم از جمله مشاركت كنندگان در اين طرح بودند، بنابراين اين گزارش مشترك «آرميتاژنى» بود. بايد بگويم كه ما بسيار فراتر از اهدافى كه در اين گزارش مورد تأكيد قرار گرفته بودند، رفته ايم. نگاه كنيد، ژاپن به عراق نيرو اعزام كرده است و در كار بازسارى اين كشور همكارى دارد. سياستمداران ژاپنى و به طور عمده افكار عمومى اين كشور هم اكنون قادر هستند آشكارا در مورد امكان حذف بند ۹ قانون ممنوعيت انجام عمليات هاى نظامى برون مرزى، بحث و گفت و گو كنند. ما در واقع راه درازى را آمده ايم. در آمريكا بسيارى هستند كه با آنچه ما در گزارش خود ارائه كرده ايم، همصدا شده اند. بخصوص جورج بوش، رئيس جمهور آمريكا. در سوى ديگر نيز ما با نخست وزيرى جدى يعنى «جونيچيرو كويزومى» مواجه هستيم كه بروكراتهاى فعال نيز از او حمايت مى كنند. بدين ترتيب عوامل زيادى دست به دست هم دادند تا ما به اين نقطه كه هم اكنون در آن هستيم، برسيم. دست كم اين است كه روابط دفاعى آمريكا و ژاپن به خوبى در حال پيشرفت است.
● تا چه حد اين بهبودى به روابط اشخاص بستگى دارد و تا چه ميزان مربوط است به روند معمول ارتقاى مناسبات؟
آمريكا و ژاپن داراى منافع مشتركى هستند و اين منافع در آينده اى قابل پيش بينى جنبه نهادينه به خود گرفته است. اما روابط اشخاص نيز در سياست خارجى بسيار با اهميت است. جورج بوش مى گويد كه كويزومى در عرصه بين المللى، اگر نه بهترين دوست، اما يكى از بهترين دوستانش است. اين در تشريفات ادارى كاملاً درك شده است. از اين رو در مباحث سياست خارجى آمريكا، ژاپن تمايل دارد كه در زمينه تجارت يا ساير موضوعات، از اين موقعيت بهترين بهره را ببرد. بنا براين براساس يك روند تدريجى روابط اشخاص نقش بسيار بااهميتى دارد. اما هرگز جاى منافع ملى را نخواهد گرفت.
● سال ها شما تأكيد كرده ايد كه محدوديت هاى قانونى ژاپن اين كشور را از همكارى در طرح هاى نظامى با آمريكا بازمى دارد و بسيارى از افسران آمريكايى نيز با شما موافق بودند. در زمينه انجام عمليات هاى نظامى مشكلات و محدوديت هاى زيادى وجود دارد. آيا در اين روند تغييرى به وجود خواهد آمد؟
بى شك اين وضعيت تغيير خواهد كرد. هم اكنون در مركز نظامى «سنتكون» (خاورميانه) آمريكا در فلوريدا افسران ژاپنى مشغول فعاليت هستند. در وزارت خارجه آمريكا و پنتاگون همه در اين مورد كه ژاپن متحدى خوب است، اشتراك نظر دارند. ژاپن در واكنش به حادثه ۱۱ سپتامبر بر اساس رويكردى كه ما آن را «مشاركت مستقيم» مى ناميم، عمل كرد. نيروهاى دفاع از خود (SDE) ژاپن در عراق بسيار خوب عمل نموده و امكانات مورد نياز را فراهم كردند. در افغانستان نيز مشاركت خوبى داشتند.
● در مورد جدال تاريخى كه منطقه را فراگرفته است، چه نظرى داريد؟
اين موضوع بسيار مشكل ساز شده است. اين جدال بسيار از آن چه كه بايد باشد، گسترده تر شده است. موضوع تاريخ از نظر من بيانگر يك نوع ملى گرايى تفرقه افكن است كه سراسر شمال شرق آسيا را در برگرفته است. چين، ژاپن و دو كره در اين جدال درگير شده اند. اما در پس اين جدال روندى در جريان است كه هرگز در منطقه شاهد آن نبوده ايم: دو قدرت عمده _ تقريباً به طور يكسان _ همزمان در حال تسخير يك منطقه واحد هستند. از اين رو براى بسيارى اين موقعيت ناخوشايند است.
در مواجهه با انتقادهايى كه از سوى چينى ها مى شود، اين براى نخست وزير ژاپن بسيار سخت است كه از معبد «ياسوكونى» ديدار نكند. اما اگر چين از لفاظى هاى خود عليه اين ديدارها عقب نشينى كند، من اميدوارم كه سياستمداران و مردم ژاپن به همان نسبت واكنش مثبت نشان دهند.
تصور مى كنم كه از اين منظر توكيو بايد موضوع كتاب هاى درسى مورد انتقاد پكن را نيز حل كند. من مى دانم كه تعداد زيادى از اين كتاب هاى جنجالى خريدارى نشده اند. با اين حال تعداد كمى از اين كتاب هاى تحريف شده نيز مى تواند روى ذهن جوانان ژاپنى اثر بگذارد و اين عاقلانه نيست. اگر با موضوع كتاب هاى درسى برخورد شود، بيانگر اين خواهد بود كه ژاپن بدون هرگونه قضاوت گذشته، آن را پذيرفته است و هم اكنون در تلاش است كه روابط جديدى را به همسايگان خود پايه ريزى كند.
● بگذاريد به سراغ كره شمالى برويم. در سال ۲۰۰۲ هنگامى كه كويزومى ناگهان اعلام كرد كه از كره شمالى ديدار خواهد كرد، شما خشمگين شديد؟
به هيچ وجه. ما پيش از اين كه بسيارى در ژاپن از اين طرح باخبر شوند، مطلع شديم. «هاوارد بيكر»، سفير آمريكا در ژاپن و من فوراً كالين پاول را در جريان گذاشتيم. نخست وزير ژاپن به من اطمينان داد كه به هيچ يك از منافع آمريكا در اين ديدار زيانى وارد نخواهد شد. وزير خارجه آمريكا سريعاً بوش را از اين موضوع آگاه كرد و سپس با من تماس گرفت و گفت كه دولت آمريكا مطمئن است كه كويزومى از منافع مشترك ما حمايت خواهد كرد.
● ممكن است در مورد يكى از مسائل بحث برانگيز كمى توضيح بدهيد؟ قبلاً شما در كنگره گفته بوديد كه دولت بوش در نهايت با كره شمالى وارد مذاكره خواهد شد. گفته مى شود كه بوش از اين حرف شما خيلى عصبانى شد. آيا اين صحت دارد؟
برخى در دولت آمريكا بسيار خشمگين شدند. اما اعضاى كنگره خوشحال شدند. تمام هم پيمانان ما در آسيا نيز خشنود شدند. آن چه كه من گفته بودم در نهايت به سياست ما تبديل شد. اما اين حقيقت دارد كه پس از مطرح شدن نظراتم، برخى از اعضاى دولت عصبانى شدند.
● بدين ترتيب رابطه ميان اعضاى شركت كننده در مذاكرات شش جانبه و مذاكرات دوجانبه به چه نحوى است؟
من در بيان اين عقيده كه در متن مذاكرات شش جانبه، به گفت وگوهاى دوجانبه با مقامات كره شمالى نيز ادامه دهيم، بسيار صريح بودم و اين درست همان چيزى بود كه به وقوع پيوست. ما با كره شمالى مذاكرات دوجانبه هم داشتيم. مدتى سپرى شد. برخى در دولت آمريكا از اين بيم دارند كه اين ديپلماسى نشانه ضعف تلقى شود. من با اين نظر موافق نيستم. به اين نتيجه رسيده ام كه اگر بدانيم چه كسى هستيم و چه هدفى داريم، مى توانيم كارى كنيم كه ديپلماسى در خدمت ما باشد. دست آخر اين كه ديپلماسى هنر كشاندن ديگران به مسيرى است كه در آن هستيم.
● آيا مذاكرات شش جانبه نتيجه بخش خواهد بود؟
اين مذاكرات تمرين بسيار خوبى بود. پنج كشور از شش كشور شركت كننده در مذاكرات در يك مورد با هم اشتراك نظر دارند. اين كه كره شمالى نبايد تسليحات اتمى داشته باشد. اين نقطه شروع خوبى است و دليلى كافى بر ادامه مذاكرات. من تصور مى كنم كه اين روند بسيار باارزش است. با اين حال بايد بگويم كه تاكنون خيلى نتيجه بخش نبوده است و سريع هم پيش نمى رود. شكاف هايى كه در زمان حضورم در دولت بوش وجود داشت، هنوز وجود دارند.
من بهترين سلام ها و درودها به «كريس هيل»، رئيس جديد بخش آسيا در وزرات خارجه آمريكا مى فرستم. او وظيفه خطيرى را برعهده دارد. اما او نيز با همان مشكلاتى روبرو است كه من و «جيمزكلى» با آنها مواجه بوديم.
● شما با چه مشكلاتى دست به گريبان بوديد؟
يك اختلاف اساسى وجود داشت. اين كه چگونه بايد با مشكل كره شمالى مواجه شد. در برخى از بخش ها به ويژه پنتاگون و حتى در دفتر معاون رئيس جمهور اين عقيده وجود دارد كه اگر ما در مذاكره با كره شمالى درگير شويم، ممكن است به بدترين نتيجه در پايان دست يابيم. آنها معتقدند كه بايد بتوانيم نظراتمان را اعلام كنيم و همه از جمله كره شمالى بايد خيلى راحت آن را بپذيرند. اما اين رويكردى معقولانه نيست.
كسانى كه در وزارت خارجه خارجه با ما هم نظرند، معتقد هستند كه از نظر كره شمالى موضوع هسته اى تنها دليلى است كه ما آمريكايى ها را به ادامه مذاكره با آنها ترغيب مى كند. بنابراين كره شمالى تمايلى به عقب نشينى از برنامه اتمى خود ندارد. ما مى دانستيم كه اين روندى بسيار مشكل است. اما بايد از جايى شروع مى كرديم. ما با شناختن نيازها و خواسته هايشان آغاز كرديم و اكنون در تلاش هستيم تا ببينيم آيا راهى براى برآورده كردن اين خواست ها بدون اين كه از خط قرمزهايمان عبور كنيم، وجود دارد.
● ما در نهايت بايد وجود يك كره شمالى هسته اى را بپذيريم؟
اين يك احتمال غيرقابل انكار است. كره شمالى و جنوبى به هم نزديك تر مى شوند. در اين مورد هيچ ترديدى وجود ندارد. چين هم به طور گسترده اى در حال سرمايه گذارى در كره شمالى است و اين كشور از نظر اقتصادى تاحدى پيشرفت كرده است. كره شمالى به سوى فروپاشى حركت نمى كند. اين مربوط به سال هاى گذشته بود. كره جنوبى هر روز بيشتر در اقتصاد كره شمالى درگير مى شود. بسيارى در كره جنوبى به اين نتيجه رسيده اند كه پيونگ يانگ هرگز به كشورشان حمله نمى كند. از اين رو ما عملاً شاهد آن هستيم كه اتحادى ميان دو كره در حال شكل گيرى است. اما اين روندى رسمى نيست. تنها واقعيات هستند كه مى توان با چشم غيرمسلح آنها را مشاهده كرد.
● آيا چين براى خاتمه دادن به برنامه هسته اى كره شمالى، اين كشور را تحت فشار خواهد گذاشت؟
چينى ها مى خواهند كه مشكل برنامه هسته اى كره شمالى حل شود. پكن نگران است كه موضوع تسليحات اتمى كره شمالى بالاخره پاى يك قدرت خارجى را به اين كشور باز كند. بنا براين به تلاش هايش براى خاتمه دادن به برنامه هسته اى كره شمالى ادامه خواهد داد.
برهمين اساس چينى ها نمى خواهند كه روابطشان را با كره شمالى قطع كنند. پكن بنا به دلايل مختلف كه وجود مرزهاى مشترك يكى از آنها است، به مناسبات خوب با كره اى ها نياز دارد.
● در صورت وجود شكاف ميان كره جنوبى و آمريكا، اين شكاف تا چه حدى عميق است؟
مناسبات ما هم اكنون نسبت به چند سال پيش در شرايط بهترى قرار دارد. زمانى كه يك خودروى نظامى آمريكايى با دو دانش آموز در كره جنوبى برخورد كرد بدترين دوران روابط دو كشور رقم خورد. اين حادثه با سفر حساس «كيم دائه جونگ»، رئيس جمهور وقت كره جنوبى به واشنگتن همراه شد.
مناسبات آمريكا و كره جنوبى اغلب با مشكلاتى همراه بوده است. اين درست است كه در جنگ كره ما دركنار هم بوديم، اما مردم كره جنوبى از آن دوران خاطرات تلخى دارند. به عقيده آنها اين جنگ شروع شد به خاطر اين كه رفتار ما پيش از تهاجم كره شمالى حاكى از اين بود كه در مقابل اين تهاجم از آنها حمايت نخواهيم كرد.
برخى از آمريكايى ها معتقدند كه كره جنوبى بايد به دليل حمايت ما از اين كشور در مقابل حمله كمونيست ها از واشنگتن ممنون باشند. اما بسيارى از مردم كره جنوبى اين موضوع را آن طور كه ما نگاه مى كنيم، نمى بينند. عقيده آنها در اين مورد بسيار پيچيده تر از آن است كه به نظر مى رسد. به نظر من آمريكايى ها بايد بيشتر به اين واقعيت وقوف پيدا كنند.
● ديدار كيم دائه جونگ از واشنگتن در ماه مارس ۲۰۰۱ بسيار خصمانه بود. مشكل چه بود؟
روزنامه واشنگتن پست مقاله خوبى در مورد اين سفر به چاپ رساند، اما عنوان اين مقاله گمراه كننده بود. عنوان اين بود: «بوش سياست كلينتون را در پيش مى گيرد. » اين عنوان دولت آن زمان بوش را بسيار عصبانى كرد و از كالين پاول خواسته شد تا به اين روزنامه تفهيم كند كه دولت جديد سياست دولت پيشين آمريكا را ادامه نخواهد داد. بحث و جدل ها از همين جا بود كه شروع شد.
● آيا شما در مورد سياست «خورشيد تابان» كيم دائه جونگ براى بهبود روابط با كره شمالى، اختلاف نظرى اساسى داشتيد؟
اين سياست تا حدى مشكل ساز بود. من اساساً معتقد بودم كه اتخاذ يك سياست براى افزايش سطح مناسبات با كره شمالى ايده بدى نيست. اما بنا نهادن پست رياست جمهورى بر چنين ايده اى و گره زدن سرنوشت خود به رژيمى در كره شمالى كه ممكن بود به آن پاسخ بدهد يا نه، بهترين راه حل براى اين موضوع نبود. ما مى توانستيم از مزاياى سياست خورشيد تابان بدون اين كه آن را به مركز ثقل رياست جمهورى در كره جنوبى تبديل كنيم، بهره مند شويم.
● به نظر مى رسد كه شما در مورد اتحاد دو كره خوش بين هستيد.
من به اين نمى گويم خوش بينى. در شرايطى، يك شبه جزيره متحد مى تواند به پيچيده شدن روابط آمريكا و ژاپن منجر شود. كره داراى جمعيتى زياد و نسبتاً جوان است. يك كره متحد ارتش بزرگى نيز خواهد داشت. كره كشورى خواهد بود كه اغلب به عنوان يك «ميگو در ميان نهنگ ها » توصيف مى شود. من كره اى ها را به خاطر اين كه ديگر نمى خواهند يك ميگو در ميان نهنگ ها باشند، سرزنش نمى كنم. تمايل براى خاتمه دادن به نقشى كه به نظر مى رسد تاريخ به آنها تحميل كرده، قابل درك است.
● به مبحث چين بازگرديم. آيا آمريكا اساساً برمبناى همكارى بيشتر با هند، ژاپن و احتمالاً ويتنام، سياستى براى مهار چين در دستور كار دارد؟
خير. به واقعيات موجود توجه كنيد. به سرمايه گذارى مستقيم گسترده آمريكا در چين نگاه كنيد. اين موضوع را نيز در نظر بگيريد كه ما صدها و هزاران مهندس چينى را در دانشگاههاى آمريكا تربيت كرده ايم و به اين كار ادامه مى دهيم. بعيد است عملكرد ما بيانگر اين باشد كه در حال مهار چين هستيم. ما سياستى براى محدود كردن چين در دستور كار نداريم.
تمام كشورهايى كه در منطقه پاسيفيك حضور دارند _ ژاپن، كره جنوبى، هند و آمريكا _ در رشد مسالمت جويانه چين در صحنه جهانى داراى سهم عمده اى هستند. چين ممكن است رويكرد موازنه اقتصادى جديد وشيوه اى با كمترين زيان را برگزيند. اين رفتار بدين ترتيب خواهد بود كه «اگر موضوعى به نفع ژاپن و هند است، براى چين مضر خواهد بود. »
رويكردى ديگر اين است كه: «يك موج بلند تمام قايق ها را واژگون خواهد كرد. » در چنين وضعيتى چين توان و قدرت اقتصادى هند، ژاپن و آمريكا را براى خود مفيد ارزيابى مى كند. هنگامى كه همه كشورهاى حاضر در آسيا بر مبناى چنين رويه اى عمل كنند، شانس پيوستن چين به اين نظام وجود دارد.
● جايگاه هند در اين تصوير كجا است؟
هند يك كشور جوان است و به زودى داراى بزرگترين و سريع ترين قشر متوسط در تمام دنيا خواهد شد. اين كشور قصد دارد كه به قدرتى بزرگ در جهان تبديل شود. جامعه هند باز، آزاد و شفاف است. از اين رو هيچ تهديدى براى جامعه بين الملل به حساب نمى آيد. هند دقيقاً از جمله كشورهاى دنيا است كه ما و ژاپنى ها بايد در راستاى توسعه روابط نزديك با آنها همكارى تنگاتنگى داشته باشيم.
آمريكا و ژاپن بايد براى تعميق مناسباتشان با هند، با يكديگر همكارى نزديكى داشته باشند. هدف از اين اقدام اين نيست كه زمينه مهار چين فراهم آيد. هدف اين است كه ما هند را به عنوان كشورى با ارزشهاى دموكراتيك و آزاد، بپذيريم. هند به شرق چشم دوخته است و رهبران سياسى در واشنگتن و توكيو بايد به اين موضوع توجه داشته باشند.
گفت و گو با ريچارد آرميتاژ
/خ
● شما در سال ۲۰۰۱ با رويكرد مدرنيزه كردن روابط ژاپن و آمريكا به سر كار آمديد. در اكتبر سال ۲۰۰۰ دستور كار روشنى را با نام «گزارش آرميتاژ» ارائه كرديد. اما حادثه ۱۱ سپتامبر كه با جنگ عراق همراه شد، اين طرح را پيچيده كرد. در مورد اين طرح تاكنون چه پيشرفت هايى حاصل شده است؟
در واقع «جو نى»، از دانشگاه هاروارد و دولت كلينتون هم از جمله مشاركت كنندگان در اين طرح بودند، بنابراين اين گزارش مشترك «آرميتاژنى» بود. بايد بگويم كه ما بسيار فراتر از اهدافى كه در اين گزارش مورد تأكيد قرار گرفته بودند، رفته ايم. نگاه كنيد، ژاپن به عراق نيرو اعزام كرده است و در كار بازسارى اين كشور همكارى دارد. سياستمداران ژاپنى و به طور عمده افكار عمومى اين كشور هم اكنون قادر هستند آشكارا در مورد امكان حذف بند ۹ قانون ممنوعيت انجام عمليات هاى نظامى برون مرزى، بحث و گفت و گو كنند. ما در واقع راه درازى را آمده ايم. در آمريكا بسيارى هستند كه با آنچه ما در گزارش خود ارائه كرده ايم، همصدا شده اند. بخصوص جورج بوش، رئيس جمهور آمريكا. در سوى ديگر نيز ما با نخست وزيرى جدى يعنى «جونيچيرو كويزومى» مواجه هستيم كه بروكراتهاى فعال نيز از او حمايت مى كنند. بدين ترتيب عوامل زيادى دست به دست هم دادند تا ما به اين نقطه كه هم اكنون در آن هستيم، برسيم. دست كم اين است كه روابط دفاعى آمريكا و ژاپن به خوبى در حال پيشرفت است.
● تا چه حد اين بهبودى به روابط اشخاص بستگى دارد و تا چه ميزان مربوط است به روند معمول ارتقاى مناسبات؟
آمريكا و ژاپن داراى منافع مشتركى هستند و اين منافع در آينده اى قابل پيش بينى جنبه نهادينه به خود گرفته است. اما روابط اشخاص نيز در سياست خارجى بسيار با اهميت است. جورج بوش مى گويد كه كويزومى در عرصه بين المللى، اگر نه بهترين دوست، اما يكى از بهترين دوستانش است. اين در تشريفات ادارى كاملاً درك شده است. از اين رو در مباحث سياست خارجى آمريكا، ژاپن تمايل دارد كه در زمينه تجارت يا ساير موضوعات، از اين موقعيت بهترين بهره را ببرد. بنا براين براساس يك روند تدريجى روابط اشخاص نقش بسيار بااهميتى دارد. اما هرگز جاى منافع ملى را نخواهد گرفت.
● سال ها شما تأكيد كرده ايد كه محدوديت هاى قانونى ژاپن اين كشور را از همكارى در طرح هاى نظامى با آمريكا بازمى دارد و بسيارى از افسران آمريكايى نيز با شما موافق بودند. در زمينه انجام عمليات هاى نظامى مشكلات و محدوديت هاى زيادى وجود دارد. آيا در اين روند تغييرى به وجود خواهد آمد؟
بى شك اين وضعيت تغيير خواهد كرد. هم اكنون در مركز نظامى «سنتكون» (خاورميانه) آمريكا در فلوريدا افسران ژاپنى مشغول فعاليت هستند. در وزارت خارجه آمريكا و پنتاگون همه در اين مورد كه ژاپن متحدى خوب است، اشتراك نظر دارند. ژاپن در واكنش به حادثه ۱۱ سپتامبر بر اساس رويكردى كه ما آن را «مشاركت مستقيم» مى ناميم، عمل كرد. نيروهاى دفاع از خود (SDE) ژاپن در عراق بسيار خوب عمل نموده و امكانات مورد نياز را فراهم كردند. در افغانستان نيز مشاركت خوبى داشتند.
● در مورد جدال تاريخى كه منطقه را فراگرفته است، چه نظرى داريد؟
اين موضوع بسيار مشكل ساز شده است. اين جدال بسيار از آن چه كه بايد باشد، گسترده تر شده است. موضوع تاريخ از نظر من بيانگر يك نوع ملى گرايى تفرقه افكن است كه سراسر شمال شرق آسيا را در برگرفته است. چين، ژاپن و دو كره در اين جدال درگير شده اند. اما در پس اين جدال روندى در جريان است كه هرگز در منطقه شاهد آن نبوده ايم: دو قدرت عمده _ تقريباً به طور يكسان _ همزمان در حال تسخير يك منطقه واحد هستند. از اين رو براى بسيارى اين موقعيت ناخوشايند است.
در مواجهه با انتقادهايى كه از سوى چينى ها مى شود، اين براى نخست وزير ژاپن بسيار سخت است كه از معبد «ياسوكونى» ديدار نكند. اما اگر چين از لفاظى هاى خود عليه اين ديدارها عقب نشينى كند، من اميدوارم كه سياستمداران و مردم ژاپن به همان نسبت واكنش مثبت نشان دهند.
تصور مى كنم كه از اين منظر توكيو بايد موضوع كتاب هاى درسى مورد انتقاد پكن را نيز حل كند. من مى دانم كه تعداد زيادى از اين كتاب هاى جنجالى خريدارى نشده اند. با اين حال تعداد كمى از اين كتاب هاى تحريف شده نيز مى تواند روى ذهن جوانان ژاپنى اثر بگذارد و اين عاقلانه نيست. اگر با موضوع كتاب هاى درسى برخورد شود، بيانگر اين خواهد بود كه ژاپن بدون هرگونه قضاوت گذشته، آن را پذيرفته است و هم اكنون در تلاش است كه روابط جديدى را به همسايگان خود پايه ريزى كند.
● بگذاريد به سراغ كره شمالى برويم. در سال ۲۰۰۲ هنگامى كه كويزومى ناگهان اعلام كرد كه از كره شمالى ديدار خواهد كرد، شما خشمگين شديد؟
به هيچ وجه. ما پيش از اين كه بسيارى در ژاپن از اين طرح باخبر شوند، مطلع شديم. «هاوارد بيكر»، سفير آمريكا در ژاپن و من فوراً كالين پاول را در جريان گذاشتيم. نخست وزير ژاپن به من اطمينان داد كه به هيچ يك از منافع آمريكا در اين ديدار زيانى وارد نخواهد شد. وزير خارجه آمريكا سريعاً بوش را از اين موضوع آگاه كرد و سپس با من تماس گرفت و گفت كه دولت آمريكا مطمئن است كه كويزومى از منافع مشترك ما حمايت خواهد كرد.
● ممكن است در مورد يكى از مسائل بحث برانگيز كمى توضيح بدهيد؟ قبلاً شما در كنگره گفته بوديد كه دولت بوش در نهايت با كره شمالى وارد مذاكره خواهد شد. گفته مى شود كه بوش از اين حرف شما خيلى عصبانى شد. آيا اين صحت دارد؟
برخى در دولت آمريكا بسيار خشمگين شدند. اما اعضاى كنگره خوشحال شدند. تمام هم پيمانان ما در آسيا نيز خشنود شدند. آن چه كه من گفته بودم در نهايت به سياست ما تبديل شد. اما اين حقيقت دارد كه پس از مطرح شدن نظراتم، برخى از اعضاى دولت عصبانى شدند.
● بدين ترتيب رابطه ميان اعضاى شركت كننده در مذاكرات شش جانبه و مذاكرات دوجانبه به چه نحوى است؟
من در بيان اين عقيده كه در متن مذاكرات شش جانبه، به گفت وگوهاى دوجانبه با مقامات كره شمالى نيز ادامه دهيم، بسيار صريح بودم و اين درست همان چيزى بود كه به وقوع پيوست. ما با كره شمالى مذاكرات دوجانبه هم داشتيم. مدتى سپرى شد. برخى در دولت آمريكا از اين بيم دارند كه اين ديپلماسى نشانه ضعف تلقى شود. من با اين نظر موافق نيستم. به اين نتيجه رسيده ام كه اگر بدانيم چه كسى هستيم و چه هدفى داريم، مى توانيم كارى كنيم كه ديپلماسى در خدمت ما باشد. دست آخر اين كه ديپلماسى هنر كشاندن ديگران به مسيرى است كه در آن هستيم.
● آيا مذاكرات شش جانبه نتيجه بخش خواهد بود؟
اين مذاكرات تمرين بسيار خوبى بود. پنج كشور از شش كشور شركت كننده در مذاكرات در يك مورد با هم اشتراك نظر دارند. اين كه كره شمالى نبايد تسليحات اتمى داشته باشد. اين نقطه شروع خوبى است و دليلى كافى بر ادامه مذاكرات. من تصور مى كنم كه اين روند بسيار باارزش است. با اين حال بايد بگويم كه تاكنون خيلى نتيجه بخش نبوده است و سريع هم پيش نمى رود. شكاف هايى كه در زمان حضورم در دولت بوش وجود داشت، هنوز وجود دارند.
من بهترين سلام ها و درودها به «كريس هيل»، رئيس جديد بخش آسيا در وزرات خارجه آمريكا مى فرستم. او وظيفه خطيرى را برعهده دارد. اما او نيز با همان مشكلاتى روبرو است كه من و «جيمزكلى» با آنها مواجه بوديم.
● شما با چه مشكلاتى دست به گريبان بوديد؟
يك اختلاف اساسى وجود داشت. اين كه چگونه بايد با مشكل كره شمالى مواجه شد. در برخى از بخش ها به ويژه پنتاگون و حتى در دفتر معاون رئيس جمهور اين عقيده وجود دارد كه اگر ما در مذاكره با كره شمالى درگير شويم، ممكن است به بدترين نتيجه در پايان دست يابيم. آنها معتقدند كه بايد بتوانيم نظراتمان را اعلام كنيم و همه از جمله كره شمالى بايد خيلى راحت آن را بپذيرند. اما اين رويكردى معقولانه نيست.
كسانى كه در وزارت خارجه خارجه با ما هم نظرند، معتقد هستند كه از نظر كره شمالى موضوع هسته اى تنها دليلى است كه ما آمريكايى ها را به ادامه مذاكره با آنها ترغيب مى كند. بنابراين كره شمالى تمايلى به عقب نشينى از برنامه اتمى خود ندارد. ما مى دانستيم كه اين روندى بسيار مشكل است. اما بايد از جايى شروع مى كرديم. ما با شناختن نيازها و خواسته هايشان آغاز كرديم و اكنون در تلاش هستيم تا ببينيم آيا راهى براى برآورده كردن اين خواست ها بدون اين كه از خط قرمزهايمان عبور كنيم، وجود دارد.
● ما در نهايت بايد وجود يك كره شمالى هسته اى را بپذيريم؟
اين يك احتمال غيرقابل انكار است. كره شمالى و جنوبى به هم نزديك تر مى شوند. در اين مورد هيچ ترديدى وجود ندارد. چين هم به طور گسترده اى در حال سرمايه گذارى در كره شمالى است و اين كشور از نظر اقتصادى تاحدى پيشرفت كرده است. كره شمالى به سوى فروپاشى حركت نمى كند. اين مربوط به سال هاى گذشته بود. كره جنوبى هر روز بيشتر در اقتصاد كره شمالى درگير مى شود. بسيارى در كره جنوبى به اين نتيجه رسيده اند كه پيونگ يانگ هرگز به كشورشان حمله نمى كند. از اين رو ما عملاً شاهد آن هستيم كه اتحادى ميان دو كره در حال شكل گيرى است. اما اين روندى رسمى نيست. تنها واقعيات هستند كه مى توان با چشم غيرمسلح آنها را مشاهده كرد.
● آيا چين براى خاتمه دادن به برنامه هسته اى كره شمالى، اين كشور را تحت فشار خواهد گذاشت؟
چينى ها مى خواهند كه مشكل برنامه هسته اى كره شمالى حل شود. پكن نگران است كه موضوع تسليحات اتمى كره شمالى بالاخره پاى يك قدرت خارجى را به اين كشور باز كند. بنا براين به تلاش هايش براى خاتمه دادن به برنامه هسته اى كره شمالى ادامه خواهد داد.
برهمين اساس چينى ها نمى خواهند كه روابطشان را با كره شمالى قطع كنند. پكن بنا به دلايل مختلف كه وجود مرزهاى مشترك يكى از آنها است، به مناسبات خوب با كره اى ها نياز دارد.
● در صورت وجود شكاف ميان كره جنوبى و آمريكا، اين شكاف تا چه حدى عميق است؟
مناسبات ما هم اكنون نسبت به چند سال پيش در شرايط بهترى قرار دارد. زمانى كه يك خودروى نظامى آمريكايى با دو دانش آموز در كره جنوبى برخورد كرد بدترين دوران روابط دو كشور رقم خورد. اين حادثه با سفر حساس «كيم دائه جونگ»، رئيس جمهور وقت كره جنوبى به واشنگتن همراه شد.
مناسبات آمريكا و كره جنوبى اغلب با مشكلاتى همراه بوده است. اين درست است كه در جنگ كره ما دركنار هم بوديم، اما مردم كره جنوبى از آن دوران خاطرات تلخى دارند. به عقيده آنها اين جنگ شروع شد به خاطر اين كه رفتار ما پيش از تهاجم كره شمالى حاكى از اين بود كه در مقابل اين تهاجم از آنها حمايت نخواهيم كرد.
برخى از آمريكايى ها معتقدند كه كره جنوبى بايد به دليل حمايت ما از اين كشور در مقابل حمله كمونيست ها از واشنگتن ممنون باشند. اما بسيارى از مردم كره جنوبى اين موضوع را آن طور كه ما نگاه مى كنيم، نمى بينند. عقيده آنها در اين مورد بسيار پيچيده تر از آن است كه به نظر مى رسد. به نظر من آمريكايى ها بايد بيشتر به اين واقعيت وقوف پيدا كنند.
● ديدار كيم دائه جونگ از واشنگتن در ماه مارس ۲۰۰۱ بسيار خصمانه بود. مشكل چه بود؟
روزنامه واشنگتن پست مقاله خوبى در مورد اين سفر به چاپ رساند، اما عنوان اين مقاله گمراه كننده بود. عنوان اين بود: «بوش سياست كلينتون را در پيش مى گيرد. » اين عنوان دولت آن زمان بوش را بسيار عصبانى كرد و از كالين پاول خواسته شد تا به اين روزنامه تفهيم كند كه دولت جديد سياست دولت پيشين آمريكا را ادامه نخواهد داد. بحث و جدل ها از همين جا بود كه شروع شد.
● آيا شما در مورد سياست «خورشيد تابان» كيم دائه جونگ براى بهبود روابط با كره شمالى، اختلاف نظرى اساسى داشتيد؟
اين سياست تا حدى مشكل ساز بود. من اساساً معتقد بودم كه اتخاذ يك سياست براى افزايش سطح مناسبات با كره شمالى ايده بدى نيست. اما بنا نهادن پست رياست جمهورى بر چنين ايده اى و گره زدن سرنوشت خود به رژيمى در كره شمالى كه ممكن بود به آن پاسخ بدهد يا نه، بهترين راه حل براى اين موضوع نبود. ما مى توانستيم از مزاياى سياست خورشيد تابان بدون اين كه آن را به مركز ثقل رياست جمهورى در كره جنوبى تبديل كنيم، بهره مند شويم.
● به نظر مى رسد كه شما در مورد اتحاد دو كره خوش بين هستيد.
من به اين نمى گويم خوش بينى. در شرايطى، يك شبه جزيره متحد مى تواند به پيچيده شدن روابط آمريكا و ژاپن منجر شود. كره داراى جمعيتى زياد و نسبتاً جوان است. يك كره متحد ارتش بزرگى نيز خواهد داشت. كره كشورى خواهد بود كه اغلب به عنوان يك «ميگو در ميان نهنگ ها » توصيف مى شود. من كره اى ها را به خاطر اين كه ديگر نمى خواهند يك ميگو در ميان نهنگ ها باشند، سرزنش نمى كنم. تمايل براى خاتمه دادن به نقشى كه به نظر مى رسد تاريخ به آنها تحميل كرده، قابل درك است.
● به مبحث چين بازگرديم. آيا آمريكا اساساً برمبناى همكارى بيشتر با هند، ژاپن و احتمالاً ويتنام، سياستى براى مهار چين در دستور كار دارد؟
خير. به واقعيات موجود توجه كنيد. به سرمايه گذارى مستقيم گسترده آمريكا در چين نگاه كنيد. اين موضوع را نيز در نظر بگيريد كه ما صدها و هزاران مهندس چينى را در دانشگاههاى آمريكا تربيت كرده ايم و به اين كار ادامه مى دهيم. بعيد است عملكرد ما بيانگر اين باشد كه در حال مهار چين هستيم. ما سياستى براى محدود كردن چين در دستور كار نداريم.
تمام كشورهايى كه در منطقه پاسيفيك حضور دارند _ ژاپن، كره جنوبى، هند و آمريكا _ در رشد مسالمت جويانه چين در صحنه جهانى داراى سهم عمده اى هستند. چين ممكن است رويكرد موازنه اقتصادى جديد وشيوه اى با كمترين زيان را برگزيند. اين رفتار بدين ترتيب خواهد بود كه «اگر موضوعى به نفع ژاپن و هند است، براى چين مضر خواهد بود. »
رويكردى ديگر اين است كه: «يك موج بلند تمام قايق ها را واژگون خواهد كرد. » در چنين وضعيتى چين توان و قدرت اقتصادى هند، ژاپن و آمريكا را براى خود مفيد ارزيابى مى كند. هنگامى كه همه كشورهاى حاضر در آسيا بر مبناى چنين رويه اى عمل كنند، شانس پيوستن چين به اين نظام وجود دارد.
● جايگاه هند در اين تصوير كجا است؟
هند يك كشور جوان است و به زودى داراى بزرگترين و سريع ترين قشر متوسط در تمام دنيا خواهد شد. اين كشور قصد دارد كه به قدرتى بزرگ در جهان تبديل شود. جامعه هند باز، آزاد و شفاف است. از اين رو هيچ تهديدى براى جامعه بين الملل به حساب نمى آيد. هند دقيقاً از جمله كشورهاى دنيا است كه ما و ژاپنى ها بايد در راستاى توسعه روابط نزديك با آنها همكارى تنگاتنگى داشته باشيم.
آمريكا و ژاپن بايد براى تعميق مناسباتشان با هند، با يكديگر همكارى نزديكى داشته باشند. هدف از اين اقدام اين نيست كه زمينه مهار چين فراهم آيد. هدف اين است كه ما هند را به عنوان كشورى با ارزشهاى دموكراتيك و آزاد، بپذيريم. هند به شرق چشم دوخته است و رهبران سياسى در واشنگتن و توكيو بايد به اين موضوع توجه داشته باشند.
گفت و گو با ريچارد آرميتاژ
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}